يكي از ابعاد شگفتانگيز قرآن كريم تناسب آيات آن با يكديگر است. هر خواننده متفكري با قرائت و دقت در آيات يك سوره - چه كوچك و چه بزرگ - به نظم و ارتباط شگفتانگيز آن پي ميبرد. گويي آيات هر سوره همچون جواهرات گرانبهايي دست در گردن يكديگر انداخته و گردنبند زيبايي را بهوجود آوردهاند. گردنبندي كه نهتنها هر دانه آن از طلاي ناب بوده و ظرافت و زيبايي منحصر بهفرد خود را دارد بلكه در مجموع نيز تركيبي بهوجود آورده كه اگر جن و انس جمع شوند نميتوانند همانند آن بسازند.
تناسب آيات قرآن در هر سوره و حتي ساختار هندسي آيات در يك سوره آنچنان بديهي است كه اگر بهدرستي تصور شود بيدرنگ تصديق ميگردد. اما اين مسئله نيز همچون ساير مباحث قرآني با مخالفتها و موافقتهاي بسياري مواجه شده و جنجالهاي فراواني را برانگيخته است. آنچنان كه برخي مقتضاي اعجاز قرآن را از همگسيختگي آيات آن دانسته1 و برخي وحدت و يكپارچگي منطقي و ادبي سورههاي قرآن كريم را معجزه همه معجزههاي ديگر2 شمردهاند.
اما آنچه در اين گفتار مورد بحث است چيزي فراتر از تناسب و ارتباط آيات يعني ساختار هندسي سورههاي قرآن است. گرچه "تناسب و ارتباط آيات" مقدمه ضروري "ساختار هندسي سورهها" محسوب ميگردد اما الزاماً به معناي آن نيست.
در مبحث ساختار هندسي سورهها بهدنبال يافتن پاسخي براي اين سوءال مهم هستيم كه آيا مجموع آيات سامانيافته در يك سوره هدف خاص و معيني را دنبال ميكند و يا هر سوره مشتمل بر آياتي است كه هرچند در بين برخي از آنها تناسب وجود دارد اما در مجموع درسهاي پراكندهاي را تشكيل ميدهند كه چه بسا هيچگونه تناسبي بين آنها نباشد؟ اگر هر سوره داراي موضوع واحدي است نحوه ارتباط آيات مختلفالمضامين با موضوع واحد چگونه است؟ مثلاً اگر سوره بقره يك موضوع محوري و اصلي داشته باشد مطالبي همچون تقسيم انسانها به سه گروه، جريان حضرت آدم، داستان بنياسراييل و احكام شرعيه مطرح شده در سوره و ساير مباحثي كه هريك در فضاي خاصي تنفس ميكنند چگونه زير يك سقف گردهم ميآيند؟! آيا جمعكردن همه اين امور پراكنده كشف يك واقعيت است يا تكلفي بيسود؟!
اگر نهال "ساختار هندسي سورهها" به بار بنشيند و سيماي پرفروغ آن از پس زنگار شبهات رخ نمايان سازد بهزودي آثار و بركات آن در همه مباحث قرآني اعم از علوم قرآني و كتابهاي تفسيري، آشكار گشته و عطر دلانگيز آن سراسر بوستان قرآن را فرا ميگيرد و آنگاه همه قرآنپژوهان و شيفتگان معارف بلند قرآني را سرمست كرده و به طرب ميآورد.
از ديرباز هر محققي كه از دريچه تناسب آيات به سورههاي قرآن نگريسته و ارتباط آنها را در مجموع سوره درك كرده است با شور و شعف زايدالوصفي از اهميت والاي اين علم سخن گفته است. ابن عربي در كتاب سراجالمريدين ميگويد:
«ارتباط آيات قرآن با يكديگر به حدي است كه همچون يك كلمه، معاني آن منسجم و مباني آن منتظم و علم بسيار ارزندهاي است كه خداوند به روي ما راهي بدان گشود، چون براي آن اهلي نيافتيم ناگزير، بر آن مهر زده و بين خود و خدا داده و به وي برگردانديم3».
از متأخرين نيز استاد بزرگوار علامه طباطبايي بر اين نكته اصرار دارد كه هر سوره صرفاً مجموعهاي از آيات پراكنده و بدون جامعيت واحدي نيست بلكه يك وحدت فراگير بر هر سوره حاكم است كه پيوستگي آيات را ميرساند4. علامه طباطبايي در مقدمه هر سوره فشردهاي از مطالب گسترده آن را بيان داشته و اهداف و غرض اصلي سوره را برشمرده است و بسياري از برداشتهاي تفسيري خود را بر پايه غرض اصلي سوره بنا كرده است.
در آغاز قرن اخير نيز شيخ محمد عبده صاحب تفسير "المنار" همين نظريه را دنبال و مسئله "الوحدةالموضوعية للسور" را مطرح كرده و اصرار دارد كه فهم هدف هر سوره كمك شاياني است به مفسر تا به طور دقيق به مقاصد سوره پي برد و به معاني آيهآيههاي هر سوره نزديك شود. شاگرد وي سيد رشيدرضا در تفسير المنار، اين نظر استاد را به خوبي توضيح داده است5. دكتر عبدالله محمود شحاته كه كتاب "اهداف و مقاصد سورههاي قرآن كريم" را بهمنظور تبيين هدف هر سوره تأليف كرده است با پافشاري بر اهميت اين روش در تفسير قرآن بر ضرورت و ارزش آن تأكيد ميكند. خلاصه آنكه گرچه قدما به اهميت و ارزش تناسب و ارتباط آيات پي برده بودند اما قرآنپژوهان متأخر ضمن تأكيد بر روابط آيات آن را از منظر جديدي نگريسته و اعلام نمودند كه هر سوره داراي محور و غرض واحدي است كه در انجام و بههمپيوستگي آيات نقش بسزايي دارد و اولين وظيفه هر مفسر پيش از ورود به تفسير آيات به دست آوردن و كشف روح حاكم بر سورههاست تا در پرتو قرآن بتواند به مقاصد و جزئيات سوره دست يابد.
نظريه "ساختار هندسي سورههاي قرآن" از مباحثي است كه در سالهاي اخير مورد توجه خاص قرآنپژوهان و علاقهمندان به معارف اسلامي قرار گرفته است. اما از آنجا كه حدود و ثغور آن بهدرستي تبيين نگشته، مخالفتهاي بسياري را عليه خود برانگيخته است. از سوي ديگر موافقان و طرفداران ساختار هندسي سورهها نيز هريك يكي از ابعاد تئوري را در نظر گرفته و به نفي و اثبات جوانب مختلف آن پرداختهاند؛ بنابراين تبيين معناي دقيق ساختار هندسي سورهها بهعنوان يكي از مقدمات تصوري علم بايد موردتوجه و عنايت خاص قرار گيرد.
قرآنپژوهان و مفسران متأخر به اين نكته پي بردهاند كه هر سوره داراي يك جامعيت واحد است كه در انسجام و بههمپيوستگي آيات نقش دارد. برخي از آنان از اين حد جامع بهعنوان "جان و روح سوره" ياد كردهاند و معتقدند هر سورهاي در قرآن كريم داراي جان و روحي است كه در كالبد آيات آن سوره جريان دارد و اين روح بر مباني، احكام، توجيهات و اسلوب آن سوره سلطه و اشراف دارد6. دكتر عبدالله محمود شحاته ساختار هندسي سورههاي قرآن را چنين تبيين و تفسير ميكند:
«ساختار هندسي سورههاي قرآن كريم به اين معناست كه بايد پيام سورهها را اساس فهم آيات آن سوره تلقي كرد؛ و لذا لازم است موضوع سوره بهعنوان محور و مدار فهم آياتي مدنظر باشد كه آن آيات در حول همان موضوع نازل شده است7».
بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه از نظر دكتر شحاته ساختار هندسي سوره يعني كشف وحدت جامع و حاكم بر هر سوره كه مفسر در پرتو آن ميتواند به مقاصد و محتواي سوره دست يابد.
سيد قطب براي ترسيم وحدت جامع و روح كلي هر سوره از تعبير دقيقتري استفاده كرده است، او ميگويد:
«از جمله هماهنگيهاي هنري در قرآن، تسلسل معنوي موجود بين اغراض و سياق آيات و تناسب آنها در امر انتقال از غرض به غرض ديگر است8».
خلاصه آنكه هر سوره داراي يك هدف اصلي است و محتواي سوره با محورها و مقاصد فرعي قابل تفكيك است و هر دسته از آيات به لحاظ تناسب دروني و ارتباط نزديكي كه با يكديگر دارند ذيل يك محور فرعي قرار ميگيرند. اين محورها در يك نكته اصلي و اساسي كه هدف و غرض اصلي سوره را تشكيل ميدهد مشتركاند. بنابراين لازمه طبيعي اعتقاد به ساختار هندسي سورهها اين است كه به ارتباط ارگانيك و منطقي آيات با يكديگر معتقد باشيم بهگونهاي كه بتوان در يك نمودار درختي همه آيات را از طريق محورها و عناوين فرعي به يك عنوان و موضوع اصلي متصل نمود.
قرآنپژوهان و مفسراني كه به اين روش در تفسير قرآن و فهم مقاصد آن گرايش دارند در كتب خود سعي كردهاند بخشي از قرآن يا همه آن را از اين طريق به نمودار بكشند. آنان براي هر سوره مقدمه، مقاصد و خاتمه در نظر گرفته و سعي نمودهاند محتواي هر سوره و آيات به ظاهر پراكنده را در اين چهارچوب قرار بدهند.
از اين جمله ميتوان به تلاشهاي سيد قطب در تفسير في ظلالالقرآن و سعيد حوّي در "اساسالميزان"، دكتر سيد محمدباقر حجتي و دكتر بيآزار شيرازي در تفسير كاشف، محمد رشيدرضا در "المنار" و دكتر عبدالله محمود شحاته در كتاب "اهداف و مقاصد سورهها" اشاره كرد. محمد محمدالمدني نيز در كتاب "المجتمعالاسلامي كما تنظمه سورةالنسا" نمودار محتوايي سوره نسا را ترسيم كرده است. استاد محمدهادي معرفت همين روش را درباره سوره حمد و بقره در كتاب گرانقدر "التمهيد" به كار برده است. ما نيز بهعنوان نمونه نمودار محتوايي سوره ملك را تنظيم نمودهايم تا منظور از "ساختار هندسي سوره" مشخصتر شود.
1 - مفهوم ربوبيت 1
2 - دلايل ربوبيت
1/2 - دليل اول: مالكيت مطلق الهي 1
2/2 - دليل دوم: تصرف و تسلط نامحدود الهي 1
3/2 - دليل سوم: خالقيت كامل و بينقص خداوند 2-5
4/2 - دليل چهارم: علم نامحدود الهي 13-14
1 - منكران ربوبيت الهي 6-11
1/1 - عذاب اخروي منكران
2/1 - علت عذاب
2 - معتقدان به ربوبيت الهي 12
1/2 - معرفي معتقدان
2/2 - پاداش معتقدان
1 - آرامش زمين و آسايش انسان در آن 15-18
2 - پرواز پرندگان در آسمان 19
3 - ناتواني معبودهاي خيالي 20-22
1/3 - در ياريرساندن به انسان
2/3 - در رزقرساندن به انسان
3/3 - واقعيت دروني انسانهايي كه به معبودهاي خيالي دل ميبندند
4 - خلقت انسان و مجهزكردن او به حواس و عقل 23
5 - بازگشت انسان بهسوي خدا و برپا شدن قيامت24-29
1/5 - انسان در زمين دائمي نيست
2/5 - برپا شدن قيامت حتمي است
3/5 - خسران و پشيماني منكران قيامت
4/5 - عذاب كافران حتمي است
5/5 - موءمنين به رحمت خداوند اميد دارند
6 - نعمت آب بر روي زمين 30
كليه قرآنپژوهان و مفسراني كه ساختار هندسي سورهها معتقدند بر اين نكته پاي ميفشارند كه چنين وحدتي نهتنها در سورههاي كوچك يا متوسط قرآن بلكه در سورههاي بزرگ و حتي سوره بقره نيز حاكم است. سيد قطب صريحاً اعلام ميكند كه اين شيوه همگاني تمامي سورههاي قرآن است و سورههاي بلندي همچون سوره بقره از اين قاعده مستثني نخواهد بود9.
در انتها بايد افزود كه منظور از ساختار هندسي سورهها اين نيست كه هر موضوع فقط در يك سوره مطرح شده است و سورههاي ديگر درباره آن هيچ سخني به ميان نميآورند. چنانكه در كتب بشري نيز چنين ميبينيم كه هر فصل مشتمل بر مباحثي است كه ساير فصول از آن خالي است. خلاصه آنكه نميتوانيم سورههاي قرآن را به مثابه فصول مختلف قرآن به حساب آوريم. به عبارت ديگر، ساختار هندسي سورهها تنها بر اين نكته تأكيد دارد كه آيات به ظاهر پراكنده هر سوره همگي يك هدف مشخص و واحد را دنبال ميكنند و در پرتو اين غرض واحد از نظمي معجزهآسا و ارتباط ارگانيك و منطقي برخودار ميشوند. اما اگر سوره ملك درباره ربوبيت الهي سخن ميگويد و اين موضوع محور اصلي آن را تشكيل ميدهد هرگز به اين معنا نيست كه بحث ربوبيت الهي در هيچ سوره ديگري مطرح نشده و همه آيات آن در اين سوره جمع شده است. كسي كه كمترين آشنايي با قرآن كريم و اسلوب آن داشته باشد ميداند كه داستان حضرت موسي يا جريان حضرت آدم(ع) بارها در قرآن كريم تكرار شده است منتها در هر سوره به تناسب موضوع و محور اصلي سوره از يك بعد بدان پرداخته شده است.
1 - حجازي، محمدمحمد، الوحدةالموضوعية فيالقرآن الكريم، ص 14، به نقل از فريد وجدي.
2 - درّاز، محمد عبدالله، المدخل اليالقرآن الكريم، ص 121.
3 - سيوطي، جلالالدين، الاتقان في علوم القرآن، ج 2، ص 342.
4 - طباطبايي، محمدحسين، الميزان في تفسيرالقرآن، ج 1، ص 14.
5 - معرفت، محمدهادي، علوم قرآني، ص 407.
6 - مدني، محمد، المجتمعالاسلامي كما تنظمه سورةالنسا، ص 5.
7 - محمود شحاته، عبدالله، اهداف و مقاصد سورههاي قرآن كريم، ص 27.
8 - سيد قطب، آفرينش هنري در قرآن، ترجمه محمدمهدي فولادوند، ص 95.
9 - سيد قطب، في ظلالالقرآن، ج 1، ص 53.